مکاشفات یک لیلی گمنام

اینجا خودِ خودم هستم

مکاشفات یک لیلی گمنام

اینجا خودِ خودم هستم

مرثیه ای برای ...

بدون بیان کلمه ای،

فقط نگاه می کرد

بدون هیجان، به دور از سرعت

با آرامش،

با درک تک تک لحظات،

نوازشش می کرد

دست لای موهاش می برد

..

لباس هاش رو در می آورد

انگار که از تن یک جسد لباس خارج ‌می کرد

به تنش دست می کشید

تک تک نقاط پوست لطیفش رو لمس می کرد

انگار دنبال رد دستان خودش روی پوست تنش بود

انگار جنازه عزیزی رو لمس میکرد


تمام مدت نگاهش به چشماش بود

انگار پشت پرده اشک چشمای زن

همه خاطراتش رو می جویید

تک تک لحظات با هم بودن

تک تک هم آغوشی ها

...

نگاهشان ... پر از غم، پر از غم، پر از غم


در روز تولد مرد!!!

هدیه تولد،

آخرین تجربه تنانه!!

بدون رد و‌بدل شدن هیچ کلمه ای

نگاه ها، بغض ها و آه های عمیقشان

مرثیه ای برای «به انتها رساندن» یک عشق!!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
منیر جمعه 19 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:58

خداحافظی سخته !
شماها که اینقدر خوبید که از آزار هم دست برداشتید و عشق رو جای دیگه ای جستجو میکنید ، کاش میشد بهترین دوستان روزهای سخت هم باقی بمونید .
خیلی وقتها شناخت بیش از حد ما از هم ، ما رو به گسستن پیوند مجبور میکنه . همون شناختی که می تونه توی تنهاترین روزها دست آدمو بگیره و از عمق تنهایی بیرون بکشه .
این اخلاق اینجایی ها رو تا حدی که شورش رو در نیارن دوست دارم .
افرین نگارنده !

منیر این قضیه یه درک خاص می خواد که دوباره مسأله احساسی وسط نیاد ... چنین شرایطی وجود نداره واقعاً
گاهی باید تموش کرد .. تمام تمام

مسافر یادگیرنده شنبه 20 دی‌ماه سال 1393 ساعت 19:22 http://learningpassenger

مدتهاست که می نویسم. اما باوبلاگت تازه آشنا شدم. از طریق ماهی. نوشته هاتو دوست داشتم. البته این دوتای آخر بقول انگلیسی ها خیلی tricky بود! نوشته هات مثل داستان بود. زندگی تو و کاوه، مشکلاتت در زندگی و بیان احساساتت در محل کار بصورت خیلی شفاف و صادقانه. و البته بدون سانسور
در هر حال امیدوارم همیشه شاد باشی.

سما چهارشنبه 24 دی‌ماه سال 1393 ساعت 14:55

تعریفی ک از عشق داشتم بی انتها بود...

منیر پنج‌شنبه 25 دی‌ماه سال 1393 ساعت 15:01

آره حق با توئه . وقتی هنوز حسّی اینچنینی هست برای خلاص شدن ازش ، باید تمومش کرد .

بهارک دوشنبه 18 اسفند‌ماه سال 1393 ساعت 10:08

مصطفی شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1394 ساعت 02:06 http://naderian.blogsky.com

آخرین تجربه تنانه...
زیبا بود !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد