ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
کاش دستانت
در گره گیسوانم بند میشد
شاید مرا تنها نمی گذاشتی
کاش در آسمان دلم
اوج می گرفتی
آنگاه که پر گشودی
شاید یکرنگی آسمانم نگاهت را لبریز می نمود
کاش در اقیانوس کلمات دفترم
لنگرت را بر می کشیدی
و روان می شدی
شاید در تلاطم امواجش
شوریدگی مرا می یافتی
کاش رودخانه وجودت
در دشت زندگیم جاری می شد
شاید از عطش و بی تابیهای شبانه ام
اندکی کم می شد
کاش رویای بودنت
تنها حقیقت زندگی من بود
که چون آب حیات
مرا سرمست از زندگی می نمود
فاطمه
در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی
از خدا میطلبم صحبت روشن رایی
خب خودتی دیگه هم صحبت روشن رای من
خوشابحالت که گفته هایت را دوست داری...من از تمامی ابراز احساساتم به هر گونه ای احساس بدی دارم...خیلی بده احساس آدم پرپر بشه
فکر کنم می فهمم چی میگی ولی من بیان میکنم حتی با اینکه احتمال پر پر شدنش همیشه هست
کاش.....





بیخیال .... خیلی ها لیاقت خیلی چیزا رو ندارن
به نظرم واسه پدرت گفتی