ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
سفرنامه هند - قسمت اول
اولین سالی بود که عید ایران نبودم، حس عجیبی بود برام. هند هم مقصد متفاوتی بود. کشور غذا، رنگ، رقص و شادی. خیلی چیزا در مورد هند میشه گفت، من نکاتی که برای خودم جالب بود رو ذکر میکنم.
مردمان هند خونگرماند و عاشق اینکه باهاشون حرف بزنی، ازشون عکس بگیری و حتی از تو عکس بگیرند، لذا راحت میشه باهاشون قاطی شد، حتی به راحتی در مراسم عروسیشون شما رو میپذیرند که اگر فرصتش محیی ( مهیا درسته!!) بشه خیلی قشنگ و خوشرنگ و لعابه. هرچی سطح سوادشون بیشتر باشه تمایلشون هم بیشتره برای حرف زدن. من به عنوان یک آدم عاشق حرف زدن با هرکس تونستم حرف زدم و با هرکس انگلیسی حرف زدم هیچ محدودیتی نداشتند و چندبار شنیدم تو اولین ایرانیی هستی که انگلیسی انقدر راحت حرف میزنی. شاید چون ایرانیها اهل معاشرت با غیر نیستند. فقط ۳ نفر رودیدم که در مورد ایران اطلاعات داشتند. اکثراً و به خصوص مغازهدارها فقط میدونند ایرانیها زیاد خرید میکنند. به خاطر اشتراکات با فارسی گاهی حرفای شما رو میفهمند و بهتون جواب میدن به خصوص مغازهدارها؛ سیکها و زرتشتیها جزو طبقات مرفه هند هستند. تعدادشون خیلیی کمه ولی حضور قابل توجهی در تقسیم ثروت دارند.
برداشت من این بود شادیی که در مورد هندیها گفته میشه، حاصل از پذیرششون در قبال کلیه مسائل. با چند نفر که حرف زدم، هیچکس سعی نمیکنه از طبقه خودش خارج بشه و کاملا به وضعشون راضیند. تنها چیزی که دیدیم یک تظاهرات دانشجویی بود برای دریافت سوبسید. در مجموع مسائل کمی انگار اذیتشون میکنه. رقابتی بین طبقات نیست و برای همین هرکس با هر فرهنگی اونجا بیمشکل زندگی میکنه. طبقات هندوها که خیلی زیاده و هرکدوم در ظاهر نشانهای دارند مثلا هندوی پنجابی، هندوی راجپوت و ... خانواده های هندی پر جمعیت اند، در تمامی اقشار تعداد فرزندان کم نیست. نکته دیگه اینکه چندجا خشونت نسبت به زنان رو دیدم توی خیابون با رفتارهای تند و خشونت فیزیکی که البته بین طبقات مرفه و به نظر تحصیلکردهها نبود. از دو نفر پرسیدم گفتند توی شهرهای کوچکتر است و بد و خوب داریم و از این حرفا. توی هند خیلی زود ازدواج میکنند و بچهدار میشند و این ربطی به طبقه و مسلک نداره.
غذاهاشون متشکل از سبزیجاته و انواع طعمها. تندی غذاها کاملاً یک طیفه، یعنی غذای غیر تند و خیلییی تند پیدا میشه و میشه امتحان کرد. تندی رو معمولا با یک طعم دیگه مخلوط میکنند و این دلپذیرش میکنه. من به عنوان کسی که اصلا غذای تند نمیخوردم. از غذاهاشون لذت بردم. به نظرم میآد کلاً مردمان کم خوراکی هستند و حجم غذاهاشون زیاد نیست و چون متشکل از سبزیجاته برای ذائقه ایرانی سیرکننده نیست. گوشت گوساله اصلا ندارند و فقط در ۳ ایالت گوسفند میکشند. برای خوردن پروتئین بیشتر میشه روی مرغ حساب میکرد.
هتلهای هندی ستارهشون میلنگه، یعنی هتل ۵ ستاره پلاس معادل ۵ ستاره است و قص علی هذه. نت خیلی گرونه و بعضی هتلها نت رایگان ندارند و هزینه اش هم بالاست از ۱۲ ساعت پیوسته ۱۸ هزار تومن تا ۲۴ ساعت پیوسته ۵۰ هزار تومن. قدرت برق ضعیفه و وسایل برقی دیر شارژ میشند.
مسأله بهداشت یه کم پیچیده است. توی شهرهای بزرگ مثل دهلی و جیپور، به غیر از مناطق خاص باقی شهر نسبتاً تمیز بود. در مناطقی که طبقات خیلی پایین زندگی میکنند ولی وضع کاملا فرق میکنه. حتی دستشویی گوشه خیابونه و این گوشه خیابون میتونه سر یه چهار راه باشه. علیرغم وجود رنگ و تنوع در پوشش، در طبقات پایین بهداشت کلاً دغدغه نیست. تا ۴ روز بعد از جشن هولی یا همون جشن رنگ، همچنان آدمهای رنگی با لباسهای رنگی رو میدیدیم، یعنی ایدهایی برای دوش گرفتن و لباس عوض کردن نداشتند؛ ولی در مراکز تجاری و اداری شهرها، آدمها با پوششهای معمولیتر و کاملا آراسته بودند. مسأله آلودگی معضل در شهرهای کوچیک و حاشیه شهرهای بزرگ هست. این تفاوت بین آگرا و دهلی و جیپور بود. آگرا کوچیکتر و کثیفتر بود. ولی در عوض دستشوییها حتی در اقامتگاههای بین راهی هم اکثرا تمیز اند.
در خصوص نظم، هم شرایط عین بهداشته، در شهرهای بزرگ و خیابانهای اصلی بهتره. توی هند وحشتناک همه بوق میزنند. ولی برای خودشون اصلاً اعصاب خورد کن نبود. البته الان فهمیدم حس توریستهایی که به ایران میآیند در خصوص ترافیک و نظمشهری چیه، هرچند که واقعا شهرهای هند قابل مقایسه با شهرهای ایران نیستند. در کل، یه شلوغی دائمی در همه شهرهای هند هست.
همزیستی مسالمتآمیز عجیبی با حیوانات دارند. همه جا سگ، کبوتر، سنجاب، میمون و گاو و حتی فیل و شتر و گاهی طاووس و گراز رو میشه دید. البته در مراکز شهر و شهرهای بزرگ گاو و میمون کمتر بودند ولی همیشه هوای حیوانات رو دارند. ظرف شیر یا دانه یا ظرف آب برای حیوانات رو در سطح شهر میشد دید، حتی برای موشها. ولی بهداشت و نظارتی بر هیچ حیوانی نیست و اگر ناقل بیماری باشه، خب هست.
در بناهای تاریخی رد پای هنر اسلامی و ایرانی به وضوح و زیاد دیده میشه ... در واقع اکثر بناها به دست مغولها و بعد از اسلام ساخته شدهاند. ولی فارغ از اونها، تقریبا یکی در میون در هر کوچه یا گذر یا خیابانی زیارتگاههای هندوها در سایزهلی مختلف هست، حتی در بین مزارع کشاورزی در روستاها گله به گله معبد دیده میشه. معابد تمیز و رنگی رنگی اند و یه گنبد بیضی طولانی دارند در مقایسه با گنبدهای گرد ایرانی. مسجد هم در همه شهرها هست و صدای اذان هم گاهی شنیده میشه. البته هندوها به شدت برای حفظ مسلک به تبلیغ روی آورده اند وبزرگترین معبد هندوها در شهر دهلی ۱۰ سال قبل بنا شده که بسیار بسیار بزرگ و خاص و دیدنیه و اجازه ورود دوربین و موبایل هم به هیچکس داده نمیشه
هند کشور جالبیه. پر از صنایع دستی مختلف، دستفروشهای قالتاق، رنگ، ادویه، رقص و آواز، توریست، حیوون و .. که به یکبار دیدنش خیلی میارزه.
در مورد تجربهام با آدمهاش بعدا باز هم میگم