مکاشفات یک لیلی گمنام

اینجا خودِ خودم هستم

مکاشفات یک لیلی گمنام

اینجا خودِ خودم هستم

پنجشنبه ای پر بار برای یک مهندس!!!!


 جاتون خالی !!!!!! 5 شنبه دو تا برنامه خیلی جالب رفتم 

 

1- شوی طلا و جواهر برند "مهسا زرگر"!! ..... دوستم زهره گفت بیا بریم یه جا، من بلیط دارم شو هست .. من خیال کردم لابد شوی لباسه ..... 

 

خانم ها و اقایونی که شما باشید، رفتیم دیدیم، چه دَکی، چه پُزی، دنیای پولدارا چقدر درخشان و شیک و خوش بو و آراسته و رویاییه .. رفتیم خیابان ناصری، بالاتر از ظفر، هتل آپارتمان ملل، از همون دم در، هر یه دونه در رو یه نفر برامون باز کرد. بعد چندین نفر بانوی خوشپوش و زیبا بهمون خوش آمد گفتند و چون show room شلوغ هست!!!!!  ما رو راهنمایی کردند به تریای هتل آپارتمان تا از خودمون پذیرایی کنیم که اتاق خلوت تر بشه  ..  

 

بعد هم که ما وارد قطعه ای از بهشت شدیم که پر بود از زیورآلات .... چه طراحی هایی، چه سنگ هایی، چه قیمت هایی، چه همسران مهربانی که در حال خرید و چک کشیدن برای خانوم هاشون بودند ... واقعاً زیبا بودند .. من هیچ وقت اهل زیرو آلات به خصوص از جنس طلا و برلیان و این چیزا نبودم، به نظرم خیلی ضروری نیستند. (البته پولش هم نداشتم و ندارم) ولی واقعاً خوشم اومد ... طراحی های قشنگی داشت و تنوع هم زیاد بود، از برلیان گرفته تا انواع سنگ ها مثل فیروزه . آمیتیس و کریستال و ...تا مروارید و طلای زرد و سفید که با هم ترکیب شده بودند .... 

 

و اینکه می دیدی مثلاً مادر و دختر اومده اند و دارند هر کدوم برای خودشون جدا جدا خرید می کنند و سفارش می دهند. ما که نمی تونستیم ولی دیدنش هم می چسبید ...  در بین مشتریان همه قشری میدی از دخترهای جوان دارای پدر پولدار گرفته تا خانم دکترهای شیک و حاج خانوم های چادری و همسران مردان متمول و ...  

 

من هم چون محدودیت نداشتم در انتخابم (چون اساساً توانایی خرید نداشتم) از یه آویز خوشم اومد که سنگ فیروزه درجه 1 داشت و حدود 6 گرم طلا با قیمت 980 هزار تومن ناقابل!!!!! و البته یک انگشتر که به نظر من خیلی ساده بود ولی حدود 6 میلیون تومان ناقابل تر!!!! قیمت داشت .... خلاصه تجربه ای بود برای خودش  

 

لازم به ذکر هست که خانم مهسا زرگر مهندس شیمی از دانشگاه تهران هستند، متولد سال 1360 (یعنی خود من) که از سال 1384 با برند "مهسا زرگر" شروع به برگزاری نمایشگاه از کارهای طراحی و تهیه شده توسط خودشون می کنند و یه تیم خیلی حرفه ای هم در زمینه برگزاری نمایشگاه و فروش با ایشون همکاری می کنند.

 

 


2- بعد از خروج از دنیای زیرو آلات، بنا به برنامه ریزی قبلی با چند نفر از دوستان رفتیم یک برنامه رقص مخصوص بانوان در باشگاه آرارات!!!! که واقعاً واقعاً واقعاً خوب بود!!!! یه گروه نزدیک به 30 تا 40 نفر از خانم کوچولو های های 4 و 5 ساله گرفته تا دختر خانم های 30 ساله که به نحو احسن!!! تأکید می کنم به نحو احسن، انواع رقص های مختلف رو به صورت قطعات جداگانه اجرا می کردند، از رقص های نواحی ارمنستان گرفته تا رقص ملی روسی، رقص مدرن هندی، یک رقص ملی ایتالیایی، رقص بجنوردی و .... 

 

خیلی چسبید ... طراحی لباس ها و حرکات خیلی خوب بود!!! نورپردازی و قطعات موسیقی و عناوینی که برای هر قطعه انتخاب شده بودند خیلی خوب بود!!!! هماهنگی و تسلط گروه ها خیلی عالی بود!!! خلاصه من کلی کیف کردم از ساعت 7:40 دقیقه عصر تا ساعت 10 با یه آنتراک 15 دقیقه ای، کلی کف زدیم و سوت زدیم و جیغ کشیدیم و رفتیم توی رویا و ... خلاصه 

 

 

جای همه، اعم از خانم و اقا خالی بود ... البته این برنامه مال کلاس رقص باشگاه آرارات بود ولی دخترای مسلمون هم بینشون بودن و البته غیر ارمنی در واقع خیلی زیاد بود و مهمان ها اکثرا غیر ارمنی بودند ....

 

 

 


 

وای وای وای ..دیروز روز مهندس بود . چقدر من یه جوری بودم دیروز .. همچین دلم قنج می رفت که بهم اس ام اس های تبریک می فرستادند .. همکلاسی های لیسانس که دیگه همدیگه رو چنان تحویل گرفتیم انگار تازه مهندس شدیم ... خیلی خوب بود!!!!

 

از برو بچز وبلاگستان به خانم ها و آقایان: 

-  قوری 

- میله بدون پرچم  

- مترجم دردها (که واقعاً مهندسی شما جای هفت شبانه روز شادی و پایکوبی داره)

- و سایر دوستانی که من خبر ندارم مهندس هستند 

 

تبریک می گم ..ایشالا چرخ زندگیتون براتون بچرخه و مراتب پیشرفت و ترقی رو به صورت روز افزون طی کنید 

 

البته واقعیت اینه که من از مهندسی فقط از اسم و پُزش و البته دوران خوش دانشکده فنی (که میله جان من رو از این لحاظ خیلی درک می کنند) استفاده کردم وگرنه حتی 1 ثانیه به عنوان مهندس کار نکرده ام و الان هم مشغول مدیریت و راهبری چندین نفر مهندس هستم (آیکون خود شیفتگی)!!!! ولی باز هم از اینکه روز مهندس بهم تبریک بگویند حال می کنم!!!! 

 


 

 

 

مــن بی تو بودن را... 


با پرنده هایِ ایوان... با دو خط شعرِ شاملو... 


با ابرهایِ نمناکِ آسمان... 


با غزلی از حافظ -به همین سادگی- به سر میکنم. . .

نظرات 15 + ارسال نظر
ایمان شنبه 6 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 13:04 http://istgaah.bloghaa.com

کلاً با علاقه ی دیوانه وار بعضی از خانوم ها به طلا مشکل دارم که آخه یعنی چی؟؟؟چی به داشته های فکری طرف اضافه می کنه؟
رقص رو پایه ام،کلاس واس مردا ندارن بریم یاد بگیریم از این رنج رقص بلد نبودن در بیاییم؟
خداییش این مهندسی هم مسخره ای شده،هیچ وقت خودم رو به عنوان مهندس قبول نداشتم و ندارم و نخواهم داشت!مهندسی که چهار تا حرکت مهندسی و طرح نداشته باشه بوق هم نیست دور از جون شما...الآن دیگه هر کی رو بزنی تو سرش یه دونه مهندسی داره!...
مهندسی توی مملکتی که به سیکل پولدارش می گن مهندس و دکتر و دکتر و مهندسش باید بره مسافرکشی و فروشندگی و ... معنایی نداره .

برادر من!!!! خریدن طلا از نظر فکری شادی رو به بعضی ها منتقل می کنه ... بیخودی به مردم گیر نده ... دلشون می خواد پولش هم دارند می رن می خرن

در مورد رقص ایرانی که کلاس نمی خواد.. یه کم توی عروسی ها و مهمونی ها خوب دقت کن، حرکت های خوب مردم رو حفظ کن، بعد هم تو خونه تمرین کن حله ...

والا بلا مهندس شدن واسه من آسی=ون نبود .. پدرمون در اومد تا مهندس شدیم و مدرک گرفتیم ..همچین هم نیست بزنی تو سر یه نفر بره مهندس بشه ...

علیرضا یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 20:12

نگارنده این هیجانت تو حلقم

هی وای من!!!! من کلاً چاکرتم برادر!!!!

ن.د.ا یکشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 23:10 http://bluesky1.persianblog.ir

سلام سلام
چه جاهای خوب و باحالی رفتی. یه لحظه به فکر افتادم اینجا ایران بود؟ البته طلا... منم بدم نمیاد یکی از این چیزا برام بخره

برو بخر ..اونقدر خوبه ... خیلی لذتبخش بود وقتی داشتیم بین ویترین ها می چرخیدیدم و انتخاب می کردیم .... البته اگر کسی همراهت باشه که اسپانسر مالی بشه خیلی خیلی می چسبه

محمد دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 11:04 http://www.sabz.parsiblog.com

سلام
من هم روز مهندس رو به شما تبریک می گم. امیدوارم این روزهای شاد زندگی تان برای همیشه پایدار بماند.

سلام ..متشکرم ..امیدوارم ... امیدوارم

مترجم دردها دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 18:34

من به شخصه شما را به چهل شبانه روز رقص و شادی به حساب خودتان دعوت می کنم !

انصافا من همچنان نمی تونم باور کنم درسم تموم شده،کابوسی بود برای خود !

به خیر گذشت،امیدوارم

ما شیرینی می خوایم یالا ..ما شیرینی می خوایم یالا ...

سماء دوشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 18:54 http://saamaa.persianblog.ir

به من جوجه مهندس آینده تبریک نگفتی!!!؟؟؟

طلا!!!هرکی بگه بدم میاد تا حالا ندیده!!!هیشکی بدش نمیاد ولی چون پولش نیست ترجیحا" تمایلی ندارم!نوش جان زنان حاجی شکم گنده ها و دختران پدر پولدار!

رقص و قر و این حرفا هم که من خیلی دوست دارم،میدونم جایه منو هم خالی کردی...

و اما جایه خالی...
هیچگونه پر نمیشه اینا فقط خیاله!

و و و دوست دارم!

الااهیییییییییی مادر!!! منمهندس شدنت رو ببینننننننممممم!!!! مادر به فدای جوجه!!!!

توی رقص یاد همه دوستان با معرفت بودم از جمله شما!!!!!

اون جای خالی رو هم ولش کن!!!

میله بدون پرچم سه‌شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 13:11

سلام
اتفاقاً پریروز به یکی از دوستان می گفتم که هر سال لااقل پنج شش تا اس ام اس تبریک این روز بهم می رسید...امسال همش 2 تا که یکیش هم طنز ضد مهندسی بود! ... یادش به خیر اون زمانها که ...
فکر می کنی الان مثلاً من کار مهندسی می کنم... عمراً ... با 15 سال سابقه کار شاید بتونم بگم یکی دو سال کارایی که کردم مهندسی بوده...تازه من خوش شانس بودم... حیف...
البته الان توی این دو سال هم مشغول مهندسی وبلاگ نویسی هستم که اینم باید به اون یکی دو سال اضافه کنم
....
دوستان به جای ما
با تاخیر روز مهندس هم مبارک مهندس
یاد روزهای فنی هم به خیر

خب خدا رو شکر که من بهتون تبریک گفتم ... اشکال نداره ..از اینمهندسی آبی برای کسی گرم نشده ..بیخیال

بارون خورده .. ! چهارشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 14:36 http://baroonkhorde.blogsky.com

سلام ..
اره خب .. واسه ما هم یکی دو تائی اس اومد ..
به هر حال از این تغییر سبک زندگیت و پرداختن به موضوعاتی که وجودت رو سرشار از شادی و شعف می کنه بسیار خوشحال و خرسند شدم !
اما دوست من ..
بهتر نیست مشکلات زندگیت رو حلاجی بکنی و نگذاری
همینطوری لاینحل باقی بمونه ؟ که البته امیدوارم اینکار رو کرده باشی و مشکلاتی با آقای همسر نداشته باشی ..
با ارزوی خوشی و خوش حالی و پیروزی و بهروزی

بعله برادر!!! در حال رسیدگی هستیم ..تا چه پیش آید و چه در نظر افتد

حسین جمعه 12 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 20:13 http://ho3yn.ir

چه زیبا میگذرانی، تنهایی ات را

چه کنیم ؟؟؟ غیر از گذراندن مگه راه دیگه ای هست؟

کارینو شنبه 13 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 23:14

ما مهندس نیستیم دوست من
اما دوستان مهندس زیادی داریم من جمله شما خانوم نگارنده

مهندسیت مبارک

نگارنده به ایمان بگو کلاس رقص برای آقایون هم هست..

از اینهمه انرژی که داری خوشحالم

شاد باشی

مرسی عزیزم ... امیدوارم تو هم خوب و خوش باشی

سید محمد مهدی صدری یکشنبه 14 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 22:25 http://smmsadri.parsiblog.com/

با سلام و تقدیم احترام
قالب جدیدتون مبارکه خواهر
موفق باشید

ممنون اقای صدری ....

مهرداد دوشنبه 15 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 13:39 http://kahkashan51.blogsky.com

در کدام نشیب از،
خیال سینوسی من غرقی !؟
تو که دائم از فراز عشق میگفتی !!
................................................
تقدیم به تو
تقدیم تو به من : یه تک پا در کهکشان لطفا"

پیانیست پنج‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 10:43 http://baharakmv21.blogsky.com

منم تبریک میگم به شما.. مگه چیه؟ راستی درسش تموم شده؟ وای تبریک بگو از طرف من بهشون... وقت ندارم. مرسی بابت اطلاع رسانی...
منم سر جای خودم نیستم.

مرسی عزیز دلم ... تبریکت رو به مترجم جان رسوندم .. خیلی خوشحال شد ...

منیره دوشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 01:10 http://rishi.persianblog.ir/

همه یخوشی هات گوارا خانوم مهندس این آیکون از دیر کرد بود

الهههههههههههههههههیییییییی .... منیره امروز بر حسب اتفاق رسیدم به اون ایمیلی که برات زده بودمو جواب تو ..یادته گفتم فقط چند ماه لازم دارم؟ البته تازه دارم راه خودم رو پیدا می کنم برای شناختن و از نو ساختن خودم ..انگار که یه کودک تازه به دنیا اومده هستم ..باور کن

برام دعا کن مثل همیشه

بارون خورده .. ! جمعه 26 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 20:47 http://baroonkhorde.blogsky.com

فاطمه خانم !
سری به ما نمی زنید .. !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد